امام باقر علیه السلام

متن مرتبط با «مناجات» در سایت امام باقر علیه السلام نوشته شده است

داستانهای مناجات باخدا

  • روزی حضرت موسی برای راز و نیاز با خدای متعال راهی سرزمین مقدس طوی میشد،در راه به بنده ی گنه کاری برخورد کرد،او به حضرت موسی گفت برو به خدات بگو که من این همه گناه میکنم پس چرا منو عذاب نمیکنه،چرا منو نمیزنه؟حضرت موسی هم حرفی نزد و خشم خود رو فرو برد وبه سمت سرزمین طوی آمد.آنگاه که موسی بعد از مناجات در حال برگشتن بود به او وحی رسید که موسی چرا حرف بنده ام رو بهم نگفتی؟ موسی گفت خدایا روم نشد که گستاخی این فرد رو بازگو کنمخدا فرمود موسی جواب من رو برای او ببر . بگو که بیچاره زدمت خبر نداری!به یاد داری وقت سحر بامن خلوت میکردی!به یاد داری درحال مناجات با من غرق اشک میشدی!به یاد داری محبت من و گریه ی در خونه من رو با عالمی عوض نمیکردی!عذاب من اینکه لذت مناجات رو ازت گرفتمدوستان گاهی اوقات ما عذاب خداوند را تنها در بلاهای جسمی و دنیوی خلاصه میکنیم.ولی روزی خواهیم فهمید که یکی از بزرگترین عذاب ها در این دنیا همین هست که خداوند محبت خود و اولیاء خود رو از ما بگیرد و لذت راز و نیاز، مناجات و عبادت در پیشگاهش را از ما برداردبله گناهان زیاد آدمی را دچار قساوت قلب میکند ودیگر انسان حال و رغبتی برای راز و نیاز و عبادت با خداوند و توسل به اهل بیت را ندارد.الغوث الغوث الغوث خلصنا من النار یا ربخدایا! آتش برا ما بی توجهی کردن توست.مارا خلاصی ده از این آتش!اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااانقل کرده اند که دو برادری بودند که یکی از آنها عطار ب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها